دلتنگی حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره تمنای بودنش را می کند
+++
منم دلتنگ رویت/دلم آید به سویت
چه کردی با دل من/که کرده آرزویت
+++
فرهنگ لغت ها نیاز به ویرایش دارند!
برای معنی دلتنگی احتیاج به این همه کلمه نیست، دلتنگی یعنی تو
+++
چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد
+++
اشک من جاری شد، جای تو خالی بود، جای تو...
عکس تو در طاقچه کوچک قلبم خندید
شعر دلتنگی من سخت گریست
+++
بی قرار تو ام و در دل تنگم گله هاست، آه! بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
+++
تو که رفتی دلم برایت تنگ شد
حال که آمده ای در دلم جا نمی شوی
+++
دل است دیگر، یا شور می زند یا تنگ می شود یا می شکند
آخر هم مهر سنگ بودن می خورد روی پیشانی اش
+++
اشک هایم که سرازیر می شوند، دیری نمی پاید که قندیل می بندد.
عجیب سرد است هوای نبودنت
+++
امروز انگار کسی آمد و هوای دلتنگی ات را هی در آسمان اتاقم پاشید و تو نبودی
+++
دقایقی در زندگی هستند که دلت برای کسی آنقدر تنگ می شود که می خواهی او را از رؤیاهایت بیرون بکشی و در دنیای واقعی بغلش کنی.
(گابریل گارسیا)
+++
دلم برایت تنگ شده!
می خواهم آنقدر اشک بریزم تا غبار فاصله از قلبم تمیز شود.
ولی می ترسم "تهران"، "ونیز" شود!
+++
به گمانم یادت پنجره احساسم را می کوبد، چرا که در دلم هوای دلتنگی به پاست
+++
دلتنگم اما تو را طلب نمی کنم. نه اینکه بی نیازم، صبورم
+++
وقتی دلتنگ می شوم تو را در میان اشک هایم می بینم ولی اشک هایم را پاک می کنم تا کسی تو را نبیند